لغت نامه دهخدا
سحادل. [ س ُ دِ ] ( ع اِ ) نره. ( منتهی الارب ). و گویند: هو لایعرف سحادلیه من عنادلیه؛ یعنی او نمی شناسد کیر را از خایه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
سحادل. [ س ُ دِ ] ( ع اِ ) نره. ( منتهی الارب ). و گویند: هو لایعرف سحادلیه من عنادلیه؛ یعنی او نمی شناسد کیر را از خایه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).