زلوغ

لغت نامه دهخدا

زلوغ. [ زُ ] ( ع مص ) برآمدن آفتاب. || بلند گردیدن آتش. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فمبوی
فمبوی
باوانم
باوانم
تزویر
تزویر
فال امروز
فال امروز