رخراخ

لغت نامه دهخدا

رخراخ. [ رَ ] ( ع ص ) رَخْرَخ. طین رخراخ؛ گِل تنک. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به رخرخ شود.

فرهنگ فارسی

طین رخراخ گل تنک