راستگیر. ( نف مرکب ) مخفف راست گیرنده. معتقد براستی: هم در حق حارث بن سوید آمد که چون بمکه رفت و از مدینه بگریخت پشیمان شد بر آن، کس فرستاد بقوم خود گفت بپرسید از رسول علیه السلام که تا خود مرا توبه باشد که من پشیمانم. خدای تعالی این آیه فرستاد که: «... اِلاَ الذین َ تابُوامِن ْ بَعدِ ذلک وَ اصلحوا فَاِن َّ اﷲ غفور رَحیم ». کسی از جمله خویشان او آیة آنجا فرستاد تا بر او خوانند. حارث او را گفت تو به این که میگویی راست گیری و رسول از تو راست گیرتر است و خدای تعالی از هر دو راستگیرتر است تا بمدینه آمد و اسلام آورد... ( تفسیر ابوالفتوح رازی ج 1 ص 600 ).