ذوالمعجزه نامی است که به فرستادهای از جانب کسرای ایرانزمین اطلاق شده که برای دیدار با رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضور ایشان شرفیاب گشت. آنچه این ملاقات را درخور توجه میکند، نه تنها اهمیت سیاسی آن، بلکه جنبهای زبانشناختی است: رسول گرامی اسلام با این فرستاده به گویش اهل یمن سخن گفتند، امری که نشاندهنده تسلط ایشان بر لهجههای گوناگون عربی و شاید تدبیری برای ایجاد ارتباط عمیقتر با میهمان بود. این روایت در کتاب المرصع نیز به ثبت رسیده است.
اما در این میان، تفسیری دیگر نیز وجود دارد که به جنبهای شگفتانگیزتر از این نام اشاره دارد. برخی معتقدند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) معجزهای به این فرستاده کرامت فرمودند. این تفسیر، معنای واژه معجزه را در گویش اهل یمن به کمربند پیوند میزند. بنابراین، ذوالمعجزه میتواند به معنای صاحب کمربند باشد؛ اشارهای به هدیهای ارزشمند یا نمادی از تکریم و بخشش از سوی پیامبر به فرستاده کسری. این تعبیر، لایهای از رمز و راز و شکوه به این شخصیت تاریخی میافزاید.
در مجموع، داستان ذوالمعجزه روایتی است که در آن، دیپلماسی، تسلط زبانی و عنایات معنوی در هم تنیدهاند. این نام، چه به واسطه گفتگوی پیامبر به گویش یمنی با فرستاده کسری و چه به دلیل اعطای معجزهای به او (به معنای کمربند)، نمادی از پیوندهای فرهنگی و تعاملات تاریخی است که در صدر اسلام بین ایران و جهان اسلام برقرار بوده است. این روایت همچنان ما را به تأمل در جزئیات تاریخی و گشودن گرههای معنایی در متون کهن فرا میخواند.