دیاطاسارون

لغت نامه دهخدا

دیاطاسارون. [ ] ( معرب، اِ ) ( مرکب از دیا، بمعنی با + «طاسارون = تسارون » بمعنی چهار ) تریاق. معجون الاربعة. ( یادداشت مؤلف ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال لنورماند فال لنورماند فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ای چینگ فال ای چینگ