دلامز

لغت نامه دهخدا

دلامز. [ دَ م ِ ] ( ع اِ ) ج ِ دُلامز. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به دلامز شود.
دلامز. [ دُ م ِ ] ( ع اِ ) شیطان. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || ( ص ) مرد توانا و دوربین. ( منتهی الارب ). قوی و نافذ. ( از اقرب الموارد ). || تابان بدن. ( منتهی الارب ). شخص براق. ( از اقرب الموارد ). || ماهر و حاذق: دلیل دلامز؛ راهنما و راهبر ماهر و حاذق. ( از اقرب الموارد ). ج، دَلامز. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
متمایز یعنی چه؟
متمایز یعنی چه؟
خفت یعنی چه؟
خفت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز