دسپوهر

دسپوهر (یا دَسپوهر) واژه‌ای است که در متون تاریخی و ادبیات پهلوی به کار رفته و به معنای شاهزاده یا نوه نرینه (نوه پسر) تفسیر شده است.

تحلیل واژه

ترکیب واژه: به نظر می‌رسد که دسپوهر از دو بخش تشکیل شده باشد:

وس: به معنای پس و پوهر: به معنای پسر است.

بنابراین، ترکیب این دو بخش به معنای «نوه‌ای که پسر است» می‌باشد، و این تفسیر نشان می‌دهد که دسپوهر به نوعی به نسل‌های بعدی اشاره دارد، به ویژه در مورد پسران.

کاربرد در متون تاریخی

متون پهلوی: این واژه در کارنامه اردشیر و برخی متون دیگر پهلوی آمده است، که آن‌را شاهزاده معنی کرده اند.

لغت نامه دهخدا

دسپوهر. [ دَ ] ( اِ ) مرحوم دهخدا در مورد این کلمه در یادداشتی چنین نوشته است: این کلمه در کارنامه اردشیر و بعضی متون دیگر پهلوی آمده است و آنرا شاهزاده معنی کرده اند، لکن به گمان من این کلمه مرکب از «وس » به معنی پس و «پوهر» به معنی پسر، و مجموع کلمه به معنی نوه ( نبه ) است که نرینه باشد: «کامه ماست که او را به درگاه ما فرستی [ اردوان می نویسد به پاپک و اردشیر پسرخوانده او را به دربار می طلبد ] ونزد ما آید تا با فرزندان و دسپوهرگان باشد». و در جای دیگر گوید: «و فرمود که هر روز با فرزندان و دسپوهرگان...». رجوع به واسپوهر در همین لغت نامه شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم