دست گسلیدن

لغت نامه دهخدا

دست گسلیدن. [ دَ گ ُ س ِ / س َ دَ ] ( مص مرکب ) دست گسستن.
- دست از دامن کسی یا چیزی گسلیدن؛ جدائی کردن. ( از آنندراج ). دست برداشتن:
شاها فلک از بزم تو در رقص و سماع است
دست طرب از دامن این زمزمه مگسل.حافظ.

فرهنگ فارسی

دست گسستن