دحوح

واژه‌ی دحوح در زبان عربی، به عنوان صفت برای توصیف دو مفهوم اصلی به کار می‌رود. در کاربرد اول، این واژه به زنی اطلاق می‌شود که ازلحاظ جثه و هیکل، بزرگ و تنومند است. این توصیف، بر درشتی اندام و قواره‌ی قابل توجه دلالت دارد و در متون کهن به عنوان یکی از صفات توصیفی برای زنان به کار رفته است. در کاربرد دوم، این واژه به ماده‌شتری گفته می‌شود که علاوه بر بزرگی جثه، از خلقت و هیبتی بزرگ و قدرتمند برخوردار است. این استفاده، نشان‌دهنده‌ی اهمیت ویژگی‌های فیزیکی در توصیف حیوانات در فرهنگ عربی است و بر ارزشمندی چنین شترانی در زندگی بادیه‌نشینی تأکید دارد. منبع این اطلاعات، فرهنگ معتبر منتهی الارب است که به توضیح مختصر و دقیق این واژه پرداخته است. بنابراین، دحوح صفتی است که بر بزرگی، عظمت و درشتی اندام، چه در انسان و چه در حیوان، دلالت می‌کند و ریشه در ادبیات و لغت اصیل عربی دارد.

لغت نامه دهخدا

دحوح. [ دَ ] ( ع ص ) زن کلان جثه. || ماده شتر کلان خلقت. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
زورق
زورق
بررسی
بررسی
شهرت
شهرت
محتمل
محتمل