حواشک

لغت نامه دهخدا

حواشک. [ ح َ ش ِ ] ( ع ص ) ج ِ حاشک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). پی هم آیندگان. ( منتهی الارب ). || ریاح حواشک؛ بادهای مختلف المهب. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || بادهای تند یا نرم و سخت. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال احساس فال احساس فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال راز فال راز