حد یقف

لغت نامه دهخدا

حدیقف. [ ح َدْ دِ ی َ ق ِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) سامان توقف. آنجای که ایستند. حد توقف. انتهاء.
- حد یقف نداشتن؛ انتها نداشتن: حرص او حد یقف ندارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تاروت فال تاروت فال شمع فال شمع فال حافظ فال حافظ