حابص

لغت نامه دهخدا

حابص. [ ب ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از حبص. سخت رونده. صاحب این کلمه را آورده و سید مرتضی زبیدی در تاج العروس گوید این کلمه تصحیف جابص با جیم مُوحّده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فمبوی
فمبوی
پومپویر
پومپویر
کونی
کونی
کپه اقلی
کپه اقلی