ثرماء

لغت نامه دهخدا

ثرماء. [ ث َ ] ( ع ص، اِ ) تأنیث اَثرم. زن ِ دندان پیش شکسته.
ثرماء. [ ] ( اِخ ) آبی است در کنده و معروف است. || عین ثرماء. قریه ای است به دمشق. ( مراصد الاطلاع ).

بی عرزه یعنی چه؟
بی عرزه یعنی چه؟
امجق یعنی چه؟
امجق یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز