تیرگری

لغت نامه دهخدا

تیرگری. [ گ َ ] ( حامص مرکب ) شغل تیرسازی. ( ناظم الاطباء ). عمل تیرگر. رجوع به تیرگر شود.

فرهنگ فارسی

شغل تیرسازی عمل تیرگر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کصکش بیناموس
کصکش بیناموس
میلف
میلف
پوزیشن
پوزیشن
فال امروز
فال امروز