تکویع

لغت نامه دهخدا

تکویع. [ ت َ ] ( ع مص ) به تیغ زدن کسی را چندانکه کج گردد استخوان ساق دست وی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مریم
مریم
ارق ملی
ارق ملی
توحید گوی
توحید گوی
سطح
سطح