لغت نامه دهخدا
توپ درکردن. [ دَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول مردم، تیراندازی با توپ. توپ زدن. توپ انداختن. به صدا درآوردن توپ اطلاع مردم را، چنانکه پیش از این درهنگام افطار و سحر ماه رمضان این کار متداول بود.
توپ درکردن. [ دَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول مردم، تیراندازی با توپ. توپ زدن. توپ انداختن. به صدا درآوردن توپ اطلاع مردم را، چنانکه پیش از این درهنگام افطار و سحر ماه رمضان این کار متداول بود.
در تداول مردم تیر اندازی با توپ ٠ توپ زدن ٠