توذیر

لغت نامه دهخدا

توذیر. [ ت َ ] ( ع مص ) تلاق زن بریدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || پاره پاره کردن گوشت را. ( تاج المصادر بیهقی )( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || نیش درزدن جراحت. ( تاج المصادر بیهقی ). نشتر فروبردن به جراحت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کصخل یعنی چه؟
کصخل یعنی چه؟
میلف یعنی چه؟
میلف یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز