تروغبدی

لغت نامه دهخدا

تروغبدی. [ ت ُ ب َ ] ( ص نسبی ) منسوب به تروغبد. رجوع به ترغبد شود.
تروغبدی. [ ت ُ ب َ ] ( اِخ ) محمدبن محمدبن حسین، مکنی به ابوعبداﷲ. یکی از شیوخ تصوف و معاصر المتقی المستکفی و المطیع وامیر نوح سامانی بود. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
تروغبدی. [ ت ُ ب َ ] ( اِخ ) نعمان بن محمدبن احمدبن الحسین بن النعمان طوسی مکنی به ابوالحسن که ازمحمدبن اسحاق خزیمه استماع کرد و از وی الحاکم ابوعبداﷲ روایت کرد. وی از مکثرین ( فزون حدیثان ) است و پیش از سال 350 هَ. ق. درگذشت. ( از معجم البلدان ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال رابطه فال رابطه فال تاروت فال تاروت فال سنجش فال سنجش