تامسیلک

در سنت‌های کهن نجومی هندو، مفهومی با عنوان تامسکیلک وجود دارد که به دسته‌ای از موجودیت‌ها یا مفاهیم مرتبط با آسمان اشاره دارد. طبق گزارش‌هایی که از متون برهمن نقل شده است، تامسکیلک به سی و سه پسر یا نماینده‌ی رأس ذنب جوزهر که احتمالاً به یکی از نقاط گرهی در افلاک اشاره دارد اطلاق می‌شود. این موجودیت‌ها، که ظاهراً دارای اشکال و هیئت‌های گوناگون هستند، در ارتباط تنگاتنگ با اجرام نورانی آسمانی، به ویژه خورشید و ماه، قرار دارند.

وجود تامسکیلک‌ها در نزدیکی خورشید و ماه، صرفاً یک توصیف ظاهری از ستارگان یا سیارات نیست، بلکه حامل بار معنایی و نمادین عمیقی است. این ارتباط نزدیک با کانون‌های نور و انرژی در منظومه شمسی، نشان‌دهنده‌ی نقش احتمالی تامسکیلک‌ها در تفسیر یا پیش‌بینی پدیده‌های طبیعی است. به طور خاص، در متون اشاره شده، آمده است که این موجودیت‌ها دلالت بر حریق کنند، که می‌تواند به آتش‌سوزی‌های طبیعی، فوران‌های آتشفشانی، یا حتی رویدادهای شدید آب و هوایی و انرژی‌های مخرب اشاره داشته باشد.

با توجه به توصیفات ارائه شده، تامسکیلک‌ها را می‌توان به عنوان مفاهیمی کیهانی در نظر گرفت که در نظام باورهای نجومی هند باستان نقش داشته‌اند. این موجودیت‌ها، که از رأس ذنب جوزهر منشعب شده و با حرکت ستارگان و ماه پیوند خورده‌اند، نه تنها برای درک ساختار آسمان، بلکه برای تفسیر وقایع زمینی، خصوصاً رویدادهای مرتبط با آتش و انرژی‌های شدید، به کار می‌رفته‌اند. درک این مفاهیم، دریچه‌ای به سوی نگرش باستانیان به جهان و تلاش آن‌ها برای یافتن نظم و الگو در پدیده‌های طبیعی می‌گشاید.

لغت نامه دهخدا

تامسیلک. ( اِخ ) تامسکیلک. رجوع بهمین کلمه و ماللهند بیرونی ص 312 شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال ابجد فال ابجد فال تک نیت فال تک نیت فال فنجان فال فنجان