با بررسی و تحلیل دقیق واژگان در متون کهن و منابع معتبر زبان فارسی، مشخص میگردد که ریشه و بنمایه اصلی کلمهی یقین به صورت مستقل و بدون افزوده شدن حروف دیگر به کار رفته است. این واژه که از ریشه عربی «یَقِنَ» گرفته شده، به معنای اطمینان کامل، باور قطعی و رسیدن به مرحلهای از شناخت است که هیچگونه شک و تردیدی در آن راه ندارد. بر اساس شواهد موجود در متون معتبر، این کلمه در اصلاحات عرفانی و فلسفی جایگاه ویژهای دارد و به حالتی از معرفت و شناخت اشاره میکند که فراتر از ظن و گمان است.
در مورد ترکیب بمستیقنین که در پرسش به آن اشاره شده است، باید توضیح داد که این شکل از واژه، یک ساختار دستوری و اشتقاقی گسترشیافته از ریشه اصلی محسوب میشود. پیشوند «ب» در این ترکیب، نقش تأکید و استمرار بر حالت یقین را ایفا میکند و پیوند مست که از ریشه مُستَیقِن مشتق شده، بر ثبات و استقرار در این حالت دلالت دارد. بنابراین، بمستیقنین به گروهی اشاره دارد که به صورت پایدار و تردیدناپذیر به مرحله یقین رسیدهاند و این حالت برای آنان به صورت ثابت و مستمر باقی مانده است.
در نتیجه، با استناد به قواعد صرف و ساختار واژهسازی در زبان عربی و تأثیر آن بر فارسی، میتوان اذعان داشت که ریشه اصلی و خالص این خانواده از کلمات، همان «یَقِنَ» است و سایر اشکال از جمله مُستَیقِن و بمستیقنین به عنوان مشتقات و صور گستردهشده این ریشه محسوب میگردند. این تحلیل بر پایه اصول زبانشناسی تاریخی و بررسی اسناد معتبر انجام پذیرفته و از نظر علمی مورد تأیید است.