برموزه

لغت نامه دهخدا

برموزه. [ ب َ زَ ] ( اِخ ) نام پسرساوه شاه که خویش کاموس کشانی باشد ( برهان ) ولی اصح آن برموده است. ( از آنندراج ). رجوع به برموده شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال ابجد فال ابجد فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تخمین زمان فال تخمین زمان