باژگه

لغت نامه دهخدا

باژگه. [ گ َه ْ ] ( اِ مرکب ) مخفف باژگاه. باجگاه. محلی که باج گیرند:
بر باژگه آز نگر نگذری ایراک
این آز نخواهد ز تو جزدیدن بر ناژ.ناصرخسرو ( دیوان ص 504 ).و رجوع به باژگاه شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
توحید گوی
توحید گوی
بی عرزه
بی عرزه
کص
کص
فال امروز
فال امروز