از طریق حکم بن ابان، از عکرمه و او از ابن عباس نقل شده است که مردی دارای باغ و درختان خرما بود. یکی از شاخههای این درخت به سمت خانه مردی فقیر که دارای خانواده و فرزند بود، کشیده شده بود. هر بار که صاحب باغ به خانهاش میرفت، بر روی درخت میرفت و از خرماها میخورد. گاهی اوقات خرماهای درخت به خانه مرد فقیر میافتاد و کودکان او آنها را میخوردند. اما صاحب باغ وقتی این صحنه را میدید، از درخت پایین میآمد و خرماهای ریخته شده را جمع میکرد و اگر میدید که کودکان فقیر خرما در دهان دارند، با انگشتانش آنها را از دهانشان بیرون میآورد. مرد فقیر به رسول خدا صلی الله علیه و آله شکایت کرد. پیامبر صاحب باغ را فراخواند و فرمود: "آن درخت خرما که شاخهاش به سمت خانه این مرد فقیر است، به من بفروش، و در عوض، درختی در بهشت به تو میدهم. صاحب باغ گفت: یا رسول الله، من درختان خرمای زیادی دارم، اما این یک درخت را بسیار دوست دارم زیرا میوهاش بهتر و بیشتر است. مرد دیگری که سخنان رسول خدا صلی الله علیه و آله را میشنید، به صاحب باغ گفت: چرا به فرمایش پیامبر عمل نکردی؟ سپس از او پرسید: اگر من آن یک درخت را با چهل درخت باغ خودم از تو بخرم، آیا میفروشی؟ صاحب باغ پاسخ داد: بله، میفروشم. آن مرد یک درخت خرما را از صاحب باغ خرید و تعدادی شاهد نیز گرفت. سپس به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفت و گفت: یا رسول الله، من آن یک درخت را از صاحب باغ خریدهام و آن را به عنوان هدیهای در برابر یک درخت در بهشت به شما تقدیم میکنم. پیامبر به مرد فقیر فرمود: این یک درخت اکنون متعلق به تو و خانوادهات خواهد بود. سپس این آیه و تمام آیات این سوره نازل شد. هرچند این حدیث ممکن است غریب و دور از واقع به نظر برسد.
ایه 1 سوره لیل
دانشنامه اسلامی
[ویکی اهل البیت] آیه 1 سوره لیل. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَیٰ
قسم به شب تار هنگامی که (جهان را در پرده سیاه) بپوشاند.
سوگند به شب هنگامی که فرو پوشد
سوگند به شب چون پرده افکند،
سوگند به شب آنگاه که جهان را در خود فرو پوشد،
قسم به شب در آن هنگام که (جهان را) بپوشاند،