اهیغان

لغت نامه دهخدا

اهیغان. [ اَهَْ ی َ ] ( ع اِ ) ارزانی و خوبی حال، یا اکل و نکاح یا اکل و شرب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). یقال: انهم لفی الاهیغین؛ ای فی الخصب و حسن الحال. ( منتهی الارب ). اهیقان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مهوا
مهوا
مودت
مودت
اشتراک
اشتراک
پز دادن
پز دادن