اهباء

لغت نامه دهخدا

اهباء. [ اِ ] ( ع مص ) گرد برانگیختن اسب. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). گرد برانگیختن. ( تاج المصادر بیهقی ).
اهباء. [ اَ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ هَباء به معنی گرد و غبار و هوا که از روزن پیدا آید در آفتاب و بدود ماند و با غبار و ریزه های خاک بلند رفته و پراگنده بر زمین. || مردم کم عقل. ( از آنندراج ) ( منتهی الارب ). و رجوع به هباء شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
بنت
بنت
اتی
اتی
بی درنگ
بی درنگ
مأوا
مأوا