افعیعام

لغت نامه دهخدا

افعیعام. [ اِ ] ( ع مص ) پر گردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). پر شدن جوی از آب. ( یادداشت مؤلف ). || روان شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال احساس فال احساس فال مکعب فال مکعب فال درخت فال درخت