استجزاز

لغت نامه دهخدا

استجزاز. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) به حد درو رسیدن: استجزاز بُرّ؛ به درو رسیدن گندم. ( منتهی الارب ). به درو آمدن کشت. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نار
نار
میسترس
میسترس
مریم
مریم
حدس
حدس