واژۀ اُستاذخُرُد که در متون کهن به صورت اُستاذخُرَد و اُستاذخُرد نیز ثبت شده، ترکیبی است از دو کلمۀ اُستاذ به معنای استاد و آموزگار، و خُرُد به معنای خرد و فرزانگی. این ترکیب در اصل به شخصیتِ دانشمند و خردمند بزرگی اطلاق میشده که از او با عنوان استاد خرد یاد میکردهاند. برای دستیابی به اطلاعات دقیقتر و گستردهتر در مورد این واژه و کاربردهای آن، میتوان به منابع معتبری مانند فرهنگهای لغت تاریخی و تخصصی، از جمله استادخرد و همچنین کتاب ارزشمند معجمالبلدان اثر یاقوت حَمَوی مراجعه نمود.
در منابع تاریخی و جغرافیایی، از این عنوان برای اشاره به عالمان و حکیمان برجستهای استفاده شده که در دورۀ خود مرجع علمی و اخلاقی جامعه محسوب میشدهاند. کتاب معجمالبلدان که دایرةالمعارفی مفصّل در زمینه جغرافیای تاریخی است، میتواند اطلاعات ارزشمندی دربارۀ اماکن مرتبط با زندگی یا فعالیت این افراد و نیز شرح حال مختصری از ایشان ارائه دهد. بنابراین، رجوع به این گونه منابع، نه تنها تعریف دقیقتری از واژه به دست میدهد، بلکه زمینۀ تاریخی و فرهنگی کاربرد آن را نیز روشن میسازد.
بررسی این قبیل واژگان مرکب در متون فارسی و عربی، گواهِ اهمیتِ والایِ مقامِ دانش و تربیت در تمدن اسلامی-ایرانی است. عنوان اُستاذخُرُد بهخوبی نشان میدهد که معیار استادی و آموزش، تنها بر مبنای انباشت اطلاعات نبوده، بلکه همراهیِ دانش با خرد و فرزانگی، شرط اصلی به شمار میرفته است. مطالعۀ چنین مفاهیمی، درک عمیقتری از تاریخ علم و فرهنگ در اختیار پژوهشگران قرار میدهد.