اخلیاء که به صورت جمع به کار میرود، ریشه در لغت عربی داشته و جمع مکسر برای صفت خلی است. این کلمه در ادبیات فارسی به عنصری برجسته برای توصیف حالتی از آسودگی خاطر و رهایی اطلاق میشود. خلی به معنای کسی است که از قیود و دغدغههای دنیوی فارغ گشته و به مرحلهای از آرامش درونی دست یافته است؛ بنابراین، اخلیاء به گروهی از افراد اطلاق میشود که به این مقام والای سکون و فراغت رسیدهاند. این واژه، بیش از آنکه توصیف یک وضعیت اجتماعی باشد، بیانگر یک وضعیت ذهنی و روانی ممتاز است.
مفهوم اخلیاء عمیقاً با مفهوم بیغمی و فراغت پیوند خورده است. این اشخاص، کسانی هستند که بار غم و اندوه ناشی از تعلقات مادی و نگرانیهای روزمره را از دوش خود برداشتهاند و در نهایتِ بَری از کدورتها و تیرگیهای جهان قرار دارند. در ادبیات عرفانی و شعر کلاسیک فارسی، این حالت اغلب به عنوان هدف نهایی سالکان طریق حق تصویر میشود؛ جایی که انسان پس از گذراندن مراحل ریاضت، به مقامی میرسد که دیگر هیچ چیز جز حقیقت مطلق توجه او را به خود مشغول نمیسازد و این رهایی، جوهر اصلی وصف اخلیاء است.