ابوالعیاش

لغت نامه دهخدا

ابوالعیاش. [ اَ بُل ْ ع َی ْ یا ] ( ع اِ مرکب ) شرم مرد. ودر شعری نیز از خواجوی کرمانی این کلمه آمده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کصکش بیناموس
کصکش بیناموس
ویو
ویو
اسرع وقت
اسرع وقت
حدس
حدس