مدار فرعی

فرهنگستان زبان و ادب

{tributary circuit, tributary} [مهندسی مخابرات] مداری که ایستگاه ها را به شبکۀ مازه یا مرکز سودهی وصل می کند

ویکی واژه

مداری که ایستگاه‌ها را به شبکۀ مازه یا مرکز سودهی وصل می‌کند.

جمله سازی با مدار فرعی

ز خون دیده خسرو عجب مدار که خلق به جای نقل جگر می دهند دمبدمش
مدار دست ز دامان شب که غنچه دلان گشایش از نفس صبحگاه می گیرند
در ژوئن ۲۰۱۰، موشک فالکون ۹ در نخستین تلاشش موفق به رسیدن به مدار شد.
بگو ننگ از او در قیامت مدار که آن را به جنت برند این به نار
بر تو چو من بدل نگزینم، روا مدار آبی که من خورم ز تو با خون بدل شده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال مارگاریتا فال مارگاریتا