لغت نامه دهخدا
مگس ناک. [ م َ گ َ ] ( ص مرکب ) پُر از مگس. ( ناظم الاطباء ): ارض مَذَبَّة؛ زمین مگس ناک. ( منتهی الارب ).
مگس ناک. [ م َ گ َ ] ( ص مرکب ) پُر از مگس. ( ناظم الاطباء ): ارض مَذَبَّة؛ زمین مگس ناک. ( منتهی الارب ).
پر از مگس. ارض مذبه زمین مگس ناک.
💡 شکرستان ترا چون من مگس درخور بود زین سویم راندی من از سوی دگر باز آمدم
💡 به هر صورت، مثل مگس بيانگر ضعف و ناتوانى مخلوقات و قدرت و توانايى خالقيكتاست.
💡 مشتاق ز پا ماند به راه طلب آخر پر زد ز بس از شوق شکر بال مگس ریخت
💡 مرگنشان (نام علمی: Sheppardia) نام یک سرده از تیره مگسگیران است.
💡 رقابت بوکس مگس وزن مردان بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۱۲ از تاریخ ۳۱ ژوئیه تا ۱۲ اوت لندن در اکسسل لندن برگزار شد.
💡 خیال خال لبش می کنم به خواب هوس اگرچه خواب نباید به چشم کس ز مگس