اکثریت شریکان

اصطلاح «اکثریت شریکان» در متون فقهی و قرآن به گروهی از شریکان اشاره دارد که در تعاملات خود با یکدیگر گرایش به تعدی و ظلم دارند. این واژه به شکل عام بیانگر افرادی است که به رغم اشتراک در منافع، از حد اعتدال خارج شده و حقوق دیگران را نادیده می‌گیرند. در قرآن، این اصطلاح در داستان حضرت داوود علیه‌السلام به کار رفته تا نشان دهد حتی میان شریکان، عدالت رعایت نمی‌شود مگر توسط افراد با ایمان و عمل صالح.

در روایت مربوط به حضرت داوود، اکثریت شریکان به کسانی گفته می‌شود که در پی تضییع حقوق دیگران هستند و از آنجا که با یکدیگر در تماس و تعاملند، احتمال اختلاف و ستم بیشتر است. قرآن با ذکر این موضوع، رفتار غیرعادلانه و رقابت ناعادلانه میان شریکان را نشان می‌دهد و در عین حال استثناء افرادی که ایمان آورده و اعمال شایسته انجام داده‌اند را مورد توجه قرار می‌دهد.

این مفهوم اهمیت عدالت، پرهیز از زیاده‌روی و مسئولیت در روابط اجتماعی را یادآوری می‌کند. همچنین نشان می‌دهد که حتی افراد شایسته ممکن است در تصمیم‌گیری دچار لغزش شوند و نیازمند توبه و استغفار باشند، همان‌طور که داوود در داستان مورد آزمایش الهی قرار گرفت. در نتیجه، «اکثریت شریکان» نه تنها به رفتارهای اجتماعی اشاره دارد، بلکه پیام اخلاقی و قانونی درباره رعایت حق و انصاف در تعاملات انسانی ارائه می‌دهد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اکثریت شریکان (قرآن). تعدی و ستم بیش تر شریکان غیر مؤمن به یک دیگر از داستان حضرت داوود علیه السلام که در قرآن آمده است استفاده می شود.
قال لقد ظـلمک بسؤال نعجتک الی نعاجه وان کثیرا من الخلطـاء لیبغی بعضهم علی بعض الا الذین ءامنوا و عملوا الصـلحـت و قلیل ما هم...((داوود) گفت: «قطعاً او در مطالبه میش تو (اضافه ) بر میش های خودش، بر تو ستم کرده، و در حقیقت بسیاری از شریکان به همدیگر ستم روا می دارند، به استثنای کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، و اینها بس اندکند، و داوود دانست که ما او را آزمایش کرده ایم. پس، از پروردگارش آمرزش خواست و به رو درافتاد و توبه کرد.) 
معنای خلطا
خلطاء" جمع" خلیط" به معنی اشخاص یا اموری است که با یکدیگر مخلوطند و به دوست و شریک و همسایه نیز اطلاق می شود، با اینکه ظلم و تعدی مخصوص اینها نیست اما ذکر خصوص این گروه یا بخاطر تماسی است که با هم دارند، و در این تماس خواه ناخواه برخوردهایی پیش می آید، و یا بخاطر آن است که از آنها انتظار ظلم و ستم نیست. 
داستان حضرت داوود
آنچه از قرآن مجید استفاده می شود بیش از این نیست که افرادی به عنوان دادخواهی از محراب داود بالا رفتند و نزد او حاضر شدند، او نخست وحشت کرد، سپس به شکایت شاکی گوش فرا داد که یکی از آن دو ۹۹ گوسفند ماده داشته و دیگری فقط یک گوسفند، در حالی که صاحب نود و نه گوسفند از برادرش تقاضا داشته که یکی را هم به او واگذار کند، او حق را به شاکی داد، و این تقاضا را ظلم و تعدی خواند، سپس از کار خود پشیمان گشت، و از خداوند تقاضای عفو کرد و خدا او را بخشید.منتهی در اینجا دو تعبیر قابل دقت است: یکی مساله"آزمایش" و دیگری مسئله" استغفار و توبه". قرآن در این دو قسمت روی نقطه مشخصی انگشت نگذاشته، اما با توجه به قرائن موجود در این آیات و روایات اسلامی که در تفسیر این آیات آمده، داود اطلاعات و مهارت فراوانی در امر قضا داشت، و خدا می خواست او را آزمایش کند، لذا یک چنین شرائط غیر عادی (وارد شدن بر داود از طریق غیر معمول از بالای محراب) برای او پیش آورد، او گرفتار دستپاچگی و عجله شد، و پیش از آنکه از طرف مقابل توضیحی بخواهد داوری کرد، هر چند داوری عادلانه بود. گر چه او به زودی متوجه لغزش خود شد، و پیش از گذشتن وقت جبران نمود، ولی هر چه بود کاری از او سر زد که شایسته مقام والای نبوت نبود، لذا از این" ترک اولی" استغفار کرد، خداوند هم او را مشمول عفو و بخشش قرار داد.گواه بر این تفسیر علاوه بر آنچه گذشت- آیه ای است که بلافاصله بعد از این آیات می آید و به داود خطاب می کند که ما تو را جانشین خود در روی زمین قرار دادیم،یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُم بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَیٰ فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّـهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ لذا از روی حق و عدالت در میان مردم داوری کن و از هوا و هوس پیروی منما. این تعبیر نشان می دهد که لغزش داود در طرز قضاوت و داوری بوده است. به این ترتیب در آیات فوق چیزی که مخالف شان و مقام این پیامبر بزرگ باشد وجود ندارد. 

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال ابجد فال ابجد فال احساس فال احساس فال تک نیت فال تک نیت