لغت نامه دهخدا
گمیش کلا. [ گ ُ ک ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهات بارفروش مازندران. ( ترجمه سفرنامه مازندران و استرآباد رابینو ص 160 ).
گمیش کلا. [ گ ُ ک ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهات بارفروش مازندران. ( ترجمه سفرنامه مازندران و استرآباد رابینو ص 160 ).
دهی است از دهات بار فروش مازندران.
💡 نام پیشین آن نبیتداغ (به معنی «کوه نفت») بود. این شهر ۴۰۰ کیلومتر با عشق آباد و ۱۱۰ کیلومتر با گمیشان فاصله دارد.
💡 براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، جمعیت بخش مرکزی شهرستان گمیشان ۳۲۵۴۷ نفر بودهاست.
💡 بخش مرکزی شهرستان گمیشان یکی از بخشهای شهرستان گمیشان در استان گلستان ایران است.
💡 گوموش در ترکی به نقره میگویند. ترکیب گوموش با خانه یعنی نقرهخانه. (مانند گمیشتپه در ایران که به معنای نی تپه است.)
💡 بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت بخش گمیشان شهرستان بندرترکمن در سال ۱۳۸۵ برابر با ۵۹۴۱۰ نفر بودهاست.
💡 توماچلر روستایی در دهستان قزلآلان بخش گلدشت شهرستان گمیشان استان گلستان ایران است.