گران رفتار شدن

لغت نامه دهخدا

گران رفتار شدن. [ گ ِ رَ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) کندرو شدن. بطی ءالسیر گشتن. به کندی رفتن.

جمله سازی با گران رفتار شدن

شیر را عار ز زندان نبود وین رفتار بی‌سبب مایهٔ فخر عدوی روبه ماست
درین دریا نه خاموشی نه گفتار نه ساکن بودنت لایق نه رفتار
براند سخت و بیاموخت باد را رفتن برفت مسرع و بنمود آب را رفتار
پای در دامن شکستم شد ره و منزل یکی جرأت رفتار در هرگام صد فرسنگ داشت
حقا که لاف راستی از سرو بوستان در پیش قامتش گه رفتار کج نهند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خیر
خیر
ارق ملی
ارق ملی
قرین رحمت
قرین رحمت
کپه اقلی
کپه اقلی