کبریت فروشی

لغت نامه دهخدا

کبریت فروشی. [ ک ِ ف ُ ] ( حامص مرکب ) عمل آنکه کبریت فروشد. || ( اِ مرکب ) جای فروختن کبریت. جایی که در آن کبریت فروشند.

فرهنگ فارسی

عمل آنکه کبریت فروشد جای فروختن کبریت

جمله سازی با کبریت فروشی

💡 آثار میلر از مقیاس بزرگ تا نمایشنامه‌های کوچک(تئاتر گریفین، شرکت تئاتر سیدنی، شرکت تئاتر مالت‌هاوس)، تا فیلم‌نامه‌های کارهای تلویزیونی (رسانه‌های هنری فیلم، تصاویر باکس کبریت / ان‌بی‌سی) را شامل می‌شود. بیشتر آثار او موضوعات بی عدالتی را از طریق داستان‌های پیچیده انسانی بررسی می‌کند.

💡 جدیدترین ماجراجوییِ اِنولا پس از آن آغاز می‌شود که دختر جوانی که در یک کارخانهٔ کبریت‌سازی کار می‌کند، او را برای یافتن خواهر گم‌شده‌اش استخدام می‌کند. طولی نمی‌کشد که اِنولا خود را در یک تعقیب‌وگریز پرمخاطره در سراسر لندن می‌یابد، و از زیر شکم صنعتیِ این شهر به جشن‌های پر زرق‌وبرق محافل سطح بالا سفر می‌کند.

💡 سوئد در جنگ جهانی اول در جنگ بی‌طرف بود. در سال‌های جنگ و دههٔ ۱۹۲۰ صنایعش رو به گسترش نهاد تا آنجا که کشورهای اروپایی خریدار آهن، بلبرینگ، خمیر چوب و کبریت سوئد شدند. شکوفایی پس از جنگ زمینه‌ساز بنیان‌گذاری سیاست‌های رفاه اجتماعی سوئد مدرن شد.

💡 در سال ۱۹۱۸،آلیس هامیلتون بررسی‌های گستردهه ای در زمینه سم‌شناسی شغلی، به ویژه مسمومیت با فسفر سفید در صنایع کبریت سازی و مسمومیت با سرب انجام داد.

تعداد یعنی چه؟
تعداد یعنی چه؟
کردار یعنی چه؟
کردار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز