فرهنگستان زبان و ادب
{extended source} [فیزیک] چشمه ای از تابش آسمانی که قطر ظاهری غیرصفر دارد
{extended source} [فیزیک] چشمه ای از تابش آسمانی که قطر ظاهری غیرصفر دارد
💡 که گسترده ته پا بسترش را که کرده راست بر بالین سرش را
💡 کز پی ارشاد مرغان چمن گسترده است حکم ایزد سرو از گلبن حصیر از خارزار
💡 از بنفشه مرزها گسترده دیبای بنفش وز شکوفه شاخها بر بسته در شاهوار
💡 من ایران نخواهم نه خاور نه چین نه شاهی نه گسترده روی زمین
💡 گسترده دام ها پی صید تو، دیو نفس پا در ره طلب چو نهی، هوشیار باش