چاکر پیشه

لغت نامه دهخدا

چاکرپیشه. [ ک َ / ک ِ ش َ / ش ِ ] ( ص مرکب ) نوکر باب. مستخدم. کسی که پیشه و حرفه وی نوکری و خدمتگاری منعمان و محتشمان باشد: چاکرپیشه را پیرایه ای بزرگتر راستی است. ( تاریخ بیهقی ).

فرهنگ فارسی

نوکرباب. مستخدم. کسیکه پیشه و حرف. وی نوکری و خدمتگاری منعمان و محتشمان باشد.

جمله سازی با چاکر پیشه

پس از مدت ها میر چاکر به یاری دو تن از اولادش میر شیهک دوم و میر میران به مولتان حمله کردند و آن را به تصرف خود در آوردند و میر میران از جانب پدرش به حکم منطقه مولتان تعیین گردید.
تو به هر روز به تدریج یکی چیز بدانی تو برو چاکر او شو که به یک بار بداند
بقای شاه عالم باد و عالم شاه را چاکر دلش د‌ارندهٔ شادی سرش زیبندهٔ افسر
گاه چون من چاکری مداح و خدمت کار را بی گنه بر درگهت مستوجب یاسا کنند
غرض اصلی از تأسیس این نوع حکومت برآوردن نیازهای خانواده شخص فرمانرواست. صاحب‌منصبان دولتی همگی در حقیقت چاکران و نمایندگان فرمانروا هستند.
چون ببینی آفتاب از روی دلبر یاد کن چون ببینی ابر را از اشک چاکر یاد کن