چاک گشتن. [ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) پاره شدن. شکافته شدن. دریده گشتن: سر فور دیدند پر خون و خاک همه تنش گشته بشمشیر چاک.فردوسی.بدیدندش از دور پر خون و خاک سراپای گشته بشمشیر چاک.فردوسی.
فرهنگ فارسی
پاره شدن. شکافته شدن. دریده گشتن.
جمله سازی با چاک گشتن
يادآورى قيام و عرضه گشتن مشركين و همه مردم بر پروردگار، همراه با اعمالشانوديگر هيچ