پاس ناو

فرهنگستان زبان و ادب

{frigate} [علوم نظامی] نوعی کشتی جنگی که می تواند به طور مستقل یا همراه با نیروهای آب خاکی و ضربتی و ضدزیرسطحی علیه تهدیدات سطحی یا زیرسطحی و هوایی عمل کند و سلاح های آن شامل توپ های سه و پنج اینچی دومنظوره و سلاح پیشرفتۀ ضدزیردریایی است

جمله سازی با پاس ناو

نمانده از شب آن زلف اگر چه پاسی پیش هنوز درد دل آغاز می توان کردن
آنانکه پاس حرمتش داشت جبرئیل از مرد و زن نکرد کسی احترامشان
پاس دام و قفس خویش بدار ای صیاد ناله سوختگان خونی منقار بود
زندگی رفت ولی پاس وفا را نازم کز قد خم به سر سایهٔ آن ابرو ماند
ای وصل تو ناداشته پاس دل من خون کرده بجای می به کاس دل من
دست زمانه کی کندش پایمال جور هر سر که پاس خدمت این آستانه داشت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کصخل یعنی چه؟
کصخل یعنی چه؟
لاشی یعنی چه؟
لاشی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز