وظیفه خوران

لغت نامه دهخدا

وظیفه خوران. [ وَ ف َ خ ُ ] ( اِخ ) دهی است از بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 9 هزارگزی شوسه سراسکند سیاه چمن دارای 1125 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات است. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 شود.

فرهنگ فارسی

بخش سراسکند شهرستان تبریز. در ۱٠ کیلومتری شمال باختری سراسکند. کوهستانی معتدل ۱۱۲۵ تن سکنه دارد. محصولش غلات حبوبات و پنبه است.

دانشنامه عمومی

وظیفه خوران یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان قرانقو بخش مرکزی شهرستان هشترود واقع شده است. روستای وظیفه خوران در ۹ کیلومتری هشترود دارای ۱۱۲۵ نفر سکنه، ۲۰۰ خانوار، ۲ مسجد و سه مدرسه می باشد که زمانی یکی از بزرگترین روستاهای هشترود بوده و قدمت روستا به قبل از صدر اسلام برمی گردد. [ نیازمند منبع] همچنین محصول این روستا، غلات و حبوبات می باشد.

جمله سازی با وظیفه خوران

کند میغ را دیده ی بد سگالت گهر بعد از ادرار و اجری وظیفه
استادان اسبق بخش تاترکه الی تاریخ‌های ذیل ایفای وظیفه می‌نمودند:
ما را وظیفه‌هاست ز لطف تو صد هزار درمانده گشت دل که چه گوید کدام کن
و در ادامه مبارزه با ربا را وظیفه دولت و مجلس اعلام کرد.
سه بوسه مرا برتو وظیفه ست ولیکن آگه نیی کز پس هر بوسه کناریست