نیک خصلت

لغت نامه دهخدا

نیک خصلت. [ خ َ ل َ ] ( ص مرکب ) خوش خوی. خوش ذات. ( ناظم الاطباء ). خوش خلق. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) خوش خوی خوش خلق ٠

جمله سازی با نیک خصلت

💡 صائب عیار خوبی نیکان گرفته‌ایم حسنی به حسن خصلت نیکو نمی‌رسد

💡 نبود ملک به چیزی اینست اگر بشر کس را نبوده خصلت اینست اگر خصال

💡 دانشمند گفت: حقا كه تمام علوم را دريافته اى، هركس اين پنج خصلت را داشته باشداز (آب حقيقت ) علم و حكمت سيراب شده است.(499)

💡 مقصود از عقل در اينجا، عقل عملى است. اولين خصلت چنين است.

💡 امام صادق عليه السلام: مؤ من، مؤ من نيست مگر اينكه عقلشكامل باشد و عقل، كامل نيست مگر ده خصلت داشته باشد:

💡 3 خصلت هاى درونى در رفتار انسان اثر گذار است. (ولا تمش فى الارض مرحا)