نخست زادی

لغت نامه دهخدا

نخست زادی. [ ن ُ خ ُ /ن َ خ ُ ] ( حامص مرکب ) اکبریت اولاد. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

ارشدیت اولاد.

جمله سازی با نخست زادی

آمدش پاسخ ز فرگاه نخست کاندر آ که خانه یکسر زان توست
اگر کوشی را او نخستی به تیغ کس از ما بخستی به راه گریغ
نخست از دیده لب را جوش خون داد پس آلوده به خون پاسخ برون داد
نکشتیم بندوی را از نخست ز دستم رها شد در چاره جست
زحُساد اندیشه کردم نخست بترسیدم از ضربت طعن چُست
نخست روز قضا حلّ و عقد با تو گشاد که من ندارم با کار و بار عالم کار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
صعود یعنی چه؟
صعود یعنی چه؟
رویش یعنی چه؟
رویش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز