ملخ پره بستی

فرهنگستان زبان و ادب

{feathering propeller} [حمل ونقل هوایی] ملخ گام متغیر هواگَرد که می توان در صورت خاموشی موتور، زاویۀ پرّه های آن را برای کاهش پَسار ملخ به حداقل رساند

جمله سازی با ملخ پره بستی

چو آهن ببندد به کان در گهر گشاده شود چون تو بستی کمر
روزی که به کشتنم کمر می بستی کاش از تو گناه خویش می پرسیدم
اگر تو این چنین مُردی برستی وگرنه تا قیامت پای بستی
هر چه گویی ای دم هستی از آن پردهٔ دیگر برو بستی بدان
نه بستی چرا تنگ پیل استوار که کردی چنین روی در کارزار
چشم چون بستی ترا جان کندنیست چشم را از نور روزن صبر نیست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال ارمنی فال ارمنی فال اعداد فال اعداد فال ماهجونگ فال ماهجونگ