معمور گشتن
فرهنگ فارسی
جمله سازی با معمور گشتن
میکند دیدنش از داغ جگر را معمور وادی عشق عجب لالهستانها دارد
بـدان كـه ظـاهـر ايـن حديث كه مى فرمايد: عمرتم الدنيا و اءخربتم الاخرة آن است كه دارآخرت و بهشت معمور به آبادان است و به اعمال ما خراب مى شود.
خرابهای است که خوشتر ز بیت معمور است تنی که از تپش دل خراب میسازند
در زمان حاکم این محلات معمور بوده و اوصاف بسیار هریک را فی الجملع نوشتهاست. چون حالا (قرن هشتم قمری) نیست، نبشته نشد.
جابجا در هر فلک بنشسته خیلی از ملک این عبادتخانه را معمور میدانیم ما
قدح شکست و شرابم نماند و من مخمور خراب کار مرا شمس دین کند معمور