مسئول اسکله

فرهنگستان زبان و ادب

{wharfinger} [حمل ونقل دریایی] مالک یا اداره کنندۀ اسکله

ویکی واژه

مالک یا اداره‏کنندۀ اسکله.

جمله سازی با مسئول اسکله

*پرهیز از جاه‌طلبی، مقام‌پرستی و تجمل‌گرایی در بین نمایندگان و مسئولین کشور
آه که با این‌همه احوال زار کاش که مسئول بُد این شهریار
ناتوان را که بود بهر رعایت مسئول آن که بازوی هنرمند و توانا دارد
سل یا امام ربّک یغفرلنا الخطایا فاللّه خیر مسئول مولای خیر سائل‏
غرض گدای در دوست بودنست ارنه به گنج ها نکنیم التفات بر مسئول