لنگر فرو هشتن

لغت نامه دهخدا

لنگر فروهشتن. [ ل َ گ َ ف ُ هَِ ت َ ] ( مص مرکب ) لنگر انداختن:
سبکی کرد [رمضان ] و به هنگام سفر کرد و برفت
تانگویند فروهشته بر ما لنگر.فرخی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) اقامت کردن در جایی برای مدتی نسبه طولانی لنگر انداختن: سبکی کرد ( ماه رمضان ) و بهنگام سفر کرد و برفت تا نگویند فروهشته بر مالنگر. ( فرخی. عبد. ۱٠۵ )

جمله سازی با لنگر فرو هشتن

بیفشان بال و پر ز آمیزش خاک بپر تا لنگر ایوان افلاک