لایۀ پراکندگی ژرفایی

فرهنگستان زبان و ادب

{deep scattering layer, DSL} [اقیانوس شناسی] لایه ای از آب دریا که اندامگان های دریایی موجود در آن باعث پراکنده شدن نشانک های صوتی می شوند

جمله سازی با لایۀ پراکندگی ژرفایی

با مرگ عبدالرحمن الغافقی، آثار پراکندگی و پریشانی در جنگجویان مسلمان نمایان شد. به همان نسبت فرانسویان جسورتر شدند و بر آن قوای متزلزل و پراکنده حمله آوردند و کشتار سختی به راه انداختند.
پراکندگی دشت‌های این کشور بیشتر در بخش‌های شمال و شرق آن است. برخی از مهم‌ترین دشت‌های این سرزمین عبارتند از:
این گونه در آب‌های روشن در اقیانوس هند و آرام زندگی می‌کند. این گونه در موریس تا جنوب ژاپن، اندونزی و شمال استرالیا پراکندگی دارد. این گونه به صورت سرگردان در منطقه پام بیچ، فلوریدا در ایالت متحده آمریکا مشاهده می‌شود.
سطح مقطع پراکندگی دیفرانسیل و کلی از مهم‌ترین مقادیر قابل اندازه‌گیری در فیزیک هسته‌ای اتمی و فیزیک ذرات است.
همگونسازی فرهنگی در جوامع میزبان مهاجران مشاهده می‌شود. دانشمندان علوم اجتماعی برای ارزیابی همگونسازی فرهنگی مهاجران به چهار معیار اصلی متکی هستند: وضعیت اجتماعی-اقتصادی، پراکندگی جغرافیایی، دستیابی به زبان دوم و ازدواج میانفرهنگی.
کیانی (طایفه) قومی بزرگ که در هر دو کشور پراکندگی دارند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال اوراکل فال اوراکل فال قهوه فال قهوه فال لنورماند فال لنورماند