فرهنگ فعال ساز
جمله سازی با فرهنگ فعال ساز
همی بود دایم به فرهنگ و رای به تعظیم استاد کوشش نمای
اگر نه طبع تو محمل طراز بودی کی عروس علم نشستی بهودج فرهنگ
تمرتاش را گفت فرهنگ گرد که ای نامور شاه با دستبرد
چه ز آن شگفت که فرهنگ او فراوانست چه زان شگفت که سالش بسی فراوان نیست
بعید وصلت مانزد عقل و فرهنگ است ز دیر تا بحرم صد هزار فرسنگست
قلم دارم و علم و فرهنگ و رای نژاد بزرگان و فر همای